عرشیا جونعرشیا جون، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 17 روز سن داره

نازبالام عرشیا *فرشته آسمانی مامان و بابا*

پنجمین سالروز تولدت مبارک

هرسال وقتی 14 اسفند هزاران شهاب به سمت زمین هجوم میاوردن از خودم می پرسیدم چه اتفاقی افتاده که عرشیان میخوان خودشونو به زمین برسونن؟…. و امسال فهمیدم اونا به پیشواز حضور مسافری میان که زمینو با گامهای مهربونش نوازش کرد تا سفرشو از خودش به خدا شروع کنه . پس  عرشیا  نام گرفتی چون از عرش به زمین فرستاده شدی.   امروز چهارده اسفند نودوپنج،تولد عرشیا جونمه. از یکماه قبل روزشماری میکردی تا روز تولدت برسه .کلی ذوق داشتی، امروز هم از صبح هی میگی که بابا جونن بریم کیک بخریم ، شمع و برف شادی بخریم دیگه خودت کلی برنامه ریزی میکنی. مامان فدات شم...
17 اسفند 1394

سی و هفت ماهگیت مبارک.

پسر عزیزم اول تولدت رو بهت تبریک میگم. ببخش که مامان نتونستم امسال برات تولد خوبی بگیرم . فقط چون خیلی خوشحال بودی و اصرار میکردی یه کیک گرفتم و شمع گذاشتم تا پیشت بد قول نشم . آخه قبل از فوت بابابزرگ بهت قول داده بودم که تولد کفش دوزکی برات بگیرم اما متاسفانه این غم بزرگ کمرم و شکوندو انگیزه رو از من گرفت . گل نازم امروز که به وبلاگت نگاه میکردم دیدم یک ماه  از سه سالگیت گذشته و من تازه به خودم اومدم تا یه تبریک بهت بگم . پسر نازم امیدوارم صدو بیست ساله شی. راستی امروز که مصادف شده با وفات حضرت فاطمه مامان نذری که برات داشتم رو بجا آوردم و خدا رو شکر چهار سال تونستم نذرت رو ادا کنم . یا فاطمه پشت و پناه خانواده سه ...
14 فروردين 1393

یلداتون مبارک

  سي ام آذره و يک  شب زيبا يه  شب بلند به اسم شب يلدا شب شب نشيني و شادي و خنده شبي که واسه ي همه خيلي بلنده همه ي اهل خونه خوشحال و خندون آجيل و شيريني و ميوه  فراوون شب قصه گفتن و ياد قديما قصه ي لحاف کهنه ي ننه سرما شب يلدا که سحر شد،فصل پاييز ميره جاي پاييز رو زمستون مي گيره ننه سرما باز دوباره برمي گرده کوله بارش رو پر از سوغاتي کرده   ...
30 آذر 1392

13آبان

امروز ١٣ ابان مصادف با روز دانش آموزه و عرشیا میخواد به از همینجا به دختر و پسر خاله ها و عموها و عمهاش تبریک بگه و براشون آرزوی موفقیت کنه البته عرشیا هم برای اینکه از قافله جا نمونه امروز به راهپیمایی رفت و به جای شعارهای بد فقط پرچمشو تکون میداد و دادمیزد ایران،ایران،ایران گل پسرم فکر میکرد رفته استادیوم و فوتبال تماشا میکنه. ...
13 آبان 1392

سال 1392 مبارک

بـنام خدای بهار آفرین                            بهار آفرین را هزار آفرین                                              به جمشید و آیین پاکش درود   که نوروز از او مانده در یادبود . . . نوروز مبارک   ...
15 فروردين 1392

میوه نخور نشسته...

عزیزم حالا که رفتی توی نه ماهگی میتونی میوه های بیشتری و نوش جان کنی و از خوردن اونها لذت ببری مامانی هم برای اینکه بهتر میوه هارو بشناسی برات شعر میخونم و بهت میوه میدم. سيب وقتي يه سيب قلقلي پيرهن قرمز مي پوشه دوست داره گوشت و آب شو اين بخوره، اون بنوشه موز موز طلايي رو ببين مال كيه؟ مال منه واي اگه ميمون ببينه از دست من قاپ مي زنه پرتقال قشنگه پوست پرتقال به رنگ خورشيد مي مونه قطره به قطره چون طلاست آبي كه در قلب اونه   ليمو شیرین  ليمو چه شيرين و چه ترش خيلي مفيده هميشه از اين دو...
23 آبان 1390

عیدتون مبارک.

زلیلی من شنیدم یا علی گفت             به مجنون چون رسیدم یاعلی گفت مگر این وادی دارالجنون است              که هر دیوانه دیدم یا علی گفت خمیر خاگ آدم راسرشتند                  چو بر می خاست آدم یا علی گفت علی را ضربتی کاری نمیشد                گمانم ابن ملجم یا علی گفت مگر خیبر زجایش کنده میشد    &nbs...
23 آبان 1390
1