عرشیا جونعرشیا جون، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 17 روز سن داره

نازبالام عرشیا *فرشته آسمانی مامان و بابا*

آقا ماهی منو نخور.

1392/9/12 9:14
نویسنده : مامان عرشیا
1,646 بازدید
اشتراک گذاری

دیشب با مامان جون و بابا جون رفتیم فروشگاه عرشیا(حامی). تا میتونستم لابه لای قفسه ها دویدم و بازی کردم .اونقدر بازی کردم و گرمم شد که مجبور شدم یکی یکی لباسهامو در بیارم که دیگه رسید به یه تیشرت . خواستم اونهم در بیارم که با یه مامان خشمگین مواجه شدم حالا بگذریم بالاخره رسیدیم به قسمت موجودات زنده که خیلی دوستشون دارم . وقتی اندوشکمو(انگشت) میبردم جلو همشون میخواستن اندوشکهای کوچولوی منو بخورن منهم فرار میکردم. خیلی خوب بود ماهی ها دوستتون دارم . اما نمی دونم چرا آقاهه بعضیهاشونو کشته بود . مامانم میگفت کاره اقای صیاده ،من که نفهمیدم .اما دوست نداشتم. اینجا هم مامان جون میخواست از من عکس بگیره ولی من میترسیدم اونها بیان منو بخورن واسه همین ترجیح دادم اینجوری عکس بگیرم. فِیس تو فِیس.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

سپید مامان علی
14 آذر 92 11:29
ای جووونم ماشالا خیلی شیطون شدی هاااا فدات بشمکه میترسیدی ماهی ها بخورنت... نترس کوچولو.. عکس فیس تو فیسش با ماهی ها جالب شده
مامان عرشیا
پاسخ
سلام سپید جون ،مرسی از سر زدنت.
شقایق
2 دی 92 19:31
قربون اون فیست برم من !!!!
خاله عاطفه
21 دی 92 20:28
عزیزم مواظب باش ماهی تورونخوره بوس بوس