عرشیا جونعرشیا جون، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 2 روز سن داره

نازبالام عرشیا *فرشته آسمانی مامان و بابا*

از آسمون میباره یه دنیا مهربونی

1390/8/16 15:48
نویسنده : مامان عرشیا
1,613 بازدید
اشتراک گذاری

niniweblog.comشاهدونه جون امروز(١٦/٨/٩٠) اولین بارش برف تو زندگی زیبات شروع شد و مامان برای تماشای این دونه های پنبه ای بردمت پشت پنجره  .خیلی با تعجب نگاه میکردی دیگه مثل اون روزهایی که درختهای سبز و میدیدی و لبخند میزدی نبودی انگار پیش خودت فکر میکردی که این دیگه چیه آخه مامانی، همه جا سفید بود و همه چیز یه شکل . گلم حالا منم برات یه شعر پاییزی میخونم که روزمون شاد و خرسند از بارش پنبه ها بگذره.

  کلاغه میگه خبرخبر        پرستوها میرن سفر

حالا که فصل پاییزه          برگ درختا می ریزه

بارون می باره نم نم       یه وقت زیاد یه وقت کم

هوا یه خُرده سرده          برگ درختا زرده

پاییز خیلی قشنگه          ببین چه رنگارنگه!

niniweblog.com

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)