من موهاتو میخواااااام
شیر کوچولوی من دیروز عصر من و تو وبابایی رفتیم آرایشگاه تا اون موهای نازت رو یه کمی کوتاه کنیم و تر تمیزتر شی و برای روز تولدت یه تغییری کرده باشی وقتی رفتیم توی آرایشگاه من و بابایی به آقاهه گفتیم که زلف گل پسرمون رو زیاد کوتاه نکن فقط دورشو تمیز کن .آقاهه هم نامردی نکرد هر چی که مو داشتی رو کوتاه کرد گفت بذار کلش هوا بخوره . مامانی هم دلش گرفت آخه چهرت برام غریب شده بود . انگار با موهای خودت نازتر بودی .قبلا بهت میگفتم عرشی جونم موهاتو تکون بده برام موهاتو تکون میدادی اما حالا دیگه مو نداری که تکون بدی از دیشب همش میگم من موهای پسرمو میخوام بابا جون میگه پسرم خیلی خوشگل شده شبیه مردها شده بذار معلوم شه پسرم بزرگ شده ولی من بازهم میگم من موهای عرشی رو میخواااااااام . به هر حال موهات کوتاه شده و کاریش نمیشه کرد خدا کنه دوباره مثل اولش شه تا من تورو هی بخورم. پسرم اولین اصلاح موهاتو بهت تبریک میگم.راستی فیلمت رو هم گرفتم تا بزرگ شدی ببینی که چقدر با ادبانه نشستی و موهاتو کوتاه میکنی جیگگگگگگگگر.
عزیزم دو روز دیگه مونده به روز آسمانی ما روزی که خدا برامون یه هدیه زیبا و گرانبها فرستاد