مراسم دندونی برای گل پسر
دو روز بعد از عاشورای حسینی مادر بزرگ جون گفتش که چون عرشیا جون دندونش بیرون زده بهتره که مراسم دندونی رو براش برپا کنیم و چون نمیتونستیم توی ماه محرم جشن بزرگی بگیریم تصمیم گرفتیم برای عقب نمودن ار غافله یه مراسم کاملا خانوادگی بگیریم و از نیناش ناش هم خبری نباشه واسه همین گل پسر دامادت کردیم و نشوندیم پای سفره خوب رومون و سفید کردی و تسبیح و بعدش هم گوشی پزشکی رو برداشتی البته بعد از کلی تعریف و تمجید کردن من که مامان جون ببین این چه خوشگله با این بازی کن وبالاخره شما هم گوشی رو برداشتی مارو برای مزاح خوشحال کردی.انشاا... پسرکم همیشه موفق و موید وپاینده باشی. اینهم چند تا عکس یادگاراااا از مراسم دندونی گل پسر قند عسل شاه خونه ماه خونه ....
آخر شب هم وقتی که میخواستیم با هم کیک بخوریم و شب رو به آخر برسونیم جنابعالی از فرط خستگی و خواب الودگی دیگه قادر به نشستن نبودی و همش ولو میشدی روی مبل و روی نی نی عروسک می خوابیدی این عکس هم به هزار زحمت بابایی ازت گرفت.