عرشیا جونعرشیا جون، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 6 روز سن داره

نازبالام عرشیا *فرشته آسمانی مامان و بابا*

دانسته های نازبالام

1391/2/13 13:11
نویسنده : مامان عرشیا
870 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز بهتر از جانم ،کم کم به پایان روزهای چهاردهمین ماه زندگیه زیبات نزدیک میشیم و من و بابایی از کارهایی که تو یاد گرفتی کلی سورپرایزیم و برامون خیلی جالبه که یه فرشته ناز و کوچولو توی این سن چطوری اینقدر میفهمه و بلده. شیرین کاریهات هر روز داره زندگیمون رو شیرین و شیرین تر میکنه و من میخوام برات بمیرم هر وقت که یه کار تازه ای یاد میگیری.

کلماتی به سبک عرشیا:

نوم←نون

توب←توپTenderheart Bear

آمینی←آمنه

عاطی←عاطفه

عدی←علی

هاپ←هاپو

ادا←آیدا

باباجی←باباجونی

آزادی←آزاده

دیب←سیب

حمی←حمید

هام←غذا

خیلی کلمات رو هم درست میگی عزیزم مثل دد، مامانی، بابایی، آب، بد، الو، hello،الله،دمٍ ،عمه،به به، تازگی هم یاد گرفتی صدای خرپوف رو در میاری ، راستی عزیزم بزرگترین کاریکه توی این ماه بلد شدی به تنهایی راه رفتنه سه روز که خودت تنهایی قدم برمیداری و هی میخوری زمین دوباره میگی عدی(علی ) از جات پا میشی و بازم راه میری ، مامان فدای راه رفتنت بشم نازنینم . وقتی هم که روزها حوصلت سر میره خودت میری گوشی رو برمیداری و شماره میگیری بعد به خیال اینکه به بابا زنگ زدی کلی واسه خودت حرف میزنی و داد و بیداد راه میندازی و هی میگی الو بابا بابا دد دد . عرشیا جون دلم میخواد اینقدر ببوسمت تا خسته شم  هرچی میبوسمت بازم خسته نمیشم . خدایا از اینکه یه فرشته تو خونم دارم ازت تشکر میکنم . خدایا شکر خدایا شکر خدایا شکر

فرشته من اگه آسمان هم باشی باز هم بغلت خواهم کرد 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

سپید مامان علی
11 اردیبهشت 91 13:48
ماشاءالله هر روز خوردنی تر از قبل میشه....قربون عدی گفتن و راه رفتنت بشم عزیزم...عاشقتم
مامان سمانه
13 اردیبهشت 91 3:17
الهی قربونت بره خاله که بزرگ شدی هم حرف میزنی و هم راه میری خاله کلی با این همه خبر سوپرایز شد قربونت برم که اینقدر زبلی و شیطون مامانش خیلی خوشحال شدم و بهتون تبریک میگم خیلی شیرینن این لحظات خوش به حالتون و بوس برای گل پسری
مامان ماهان نفسی
26 اردیبهشت 91 10:26
وای شرمنده ام خیلی وقته به عشقم سر نزدم خوب شما هم تا ما نییایم به ما سر نمیزنید الهی دورش بگردم چه بزرگ شده عسل خاله