چهارده ماه به شیرینی عسل
پسر عزیزم به یاری خدا چهارده ماه از زندگی سه نفره ما میگذره و توی این چهارده ماه من و بابا چهارده میلیون بار خدا رو شکر کردیم که یه مهربون از آسمون به خونمون فرستاد تا لحظات زندگی رو شیرین و شیرین تر کنه .
نازنینم چهارده ماهگیت مبارک
خدا آن حس زیباییست،که در تاریکی صحرا،زمانی که هراس مرگ میدزدد سکوتت را، یکی همچون نسیم دشت میگوید: کنارت هستم ای تنها، و دل آرام میگیرد..
خدایا از اینهمه موهبت و کرامتت متشکرم.
عزیزم این عکس و موقعی گرفتم که استخر بادیت رو برگردونده بودی رو سرت و زیرش نشسته بودیو دالی میکردی خیلی دوستش دارم فقط یه کوچولو کیفیت نداره عوضش کمیت داره.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی