عرشیا جونعرشیا جون، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 24 روز سن داره

نازبالام عرشیا *فرشته آسمانی مامان و بابا*

کلمات شیرین و دلنشین

1392/9/4 12:50
نویسنده : مامان عرشیا
2,407 بازدید
اشتراک گذاری

این کلمات که در کنار جملات زیبای تو شنیده میشه خیلی برامون جذاب و دلنشین و هر وقت که خوابی و صدات تو خونهه نمیپیچه مامان با تکرار اونها کلی میخندم .

قالقامه= قابلمهخنده

اندوشک=انگشتآخ

تصادث=تصادفسوال

آده=ارهقلب

گوش نمیدم=نمیشنومخوشمزه

اما درکنار این کلمات جملات و شعرهای زیبایی بلدی که آدم انگشت به دندون میمونه .حس شاعری رو که نگو .از خودت یه شعرهایی میگی و قافیه هایی میسازی که هرکی ندونه فکر میکنه شاگرد سهراب سپهری بودی.نمونش

تشویقبابام به من عیدی داد                یه توپ دیگه عیدی دادمتفکر

یا این یکی

قلبالا کلنگ و تیشه                     عرشی طلا همیشهقلب

عزیزم مامان تصمیم گرفتم از این به بعد وبلاگت رو از زبان خودت بنویسم . چون دیگه خودت تمام حرفهارو بزبون میاری و میدونی کجا چی بگی و منن هم بهتر دیدم که وبلاگت از زبان شیرین خودت باشه بعدها برات بهتره و میتونی ادامه این خاطرات زیبا رو خودت بنویسی .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

معصومه
6 آذر 92 10:09
خاله قربون حرف زدنت برم حس شاعریت هم به مامانی رفته یه دفتر شعر داره دست سهراب سپهری که هیچ دست حافظ رو از پشت بسته
مامان عرشیا
پاسخ
این نظر لطف شماست جانم . شکسته نفسی نفرمایید .حافظ تنش تو گور میلرزه